کد مطلب:217464 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:235

امام کاظم و نماز
كمال الدین محمد بن طلحه شافعی در حق او فرموده: اوست امام كبیر القدر عظیم الشأن، كثیر التهجد، مجد در اجتهاد، و مشهور به عبادات، مواظب بر طاعات، مشهور به كرامات، شب را به روز می آورد به سجده و قیام، و روز را به آخر می رسانید به تصدق و صیام، و به سبب بسیاری حلمش و گذشتن از جرم تقصیركنندگان در حقش كاظم خوانده شد، جزا می داد كسی را كه بدی كرده بود به او با احسان به او و كسی را كه جنایتی بر او وارد آورده به عفو از او، و به جهت كثرت عبادتش نامیده شد به عبد صالح، و معروف شده در عراق به «باب الحوائج الی الله» زیرا، كه هر كه متوسل به آن جناب شده به حاجت خود رسیده [1] حضرت امام موسی بن جعفر (علیه السلام) عابدترین اهل زمان خود و اَفقه از همه و سخی تر و گرامی تر بود، روایت شده كه شبها برای نوافل شب برمی خاست، و پیوسته نماز می گذاشت، تا نماز صبح و چون فرض صبح را ادا می كرد، تعقیب می خواند تا طلوع آفتاب، پس برای خدا سجده می كرد و پیوسته در سجود و تحمید بود و سر بر نمی داشت تا نزدیكی زوال و این دعا را بسیار می گفت:«اللهم انی أسئلك الراحة عند الموت و العفو عند الحساب» و مكرر می كرد این را. [2] .

خطیب بغدادی كه از اعاظم اهل سنت و موثقین از مورخین و قدمای ایشان است، گفته كه موسی بن جعفر (علیه السلام) را عبد الصالح می گفتند، از شدت عبادت و كوشش و اجتهادش، و گفته، روایت شده است كه آن حضرت داخل مسجد پیغمبر ـ صلی الله علیه و آله ـ شد و به سجده رفت. در اول شب، شنیدند كه پیوسته می گوید: «عظم الذنب من عبدك فلیحسن العفو من عندك»، یعنی، گناه بنده تو بزرگ است، پس بخشش از جانب تو نیكو است. و این را مكرر گفت تا داخل صبح شد. [3] .

و در خبری كه از مأمون نقل شده در ورود حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) بر هارون الرشید، مأمون گفته: «اذ دخل شیخ مسخد قد نهكته (خ ل) العبادة، كانه شن بال قد كلم السجود وجهه و انفه»، یعنی: وارد شد بر پدرم پیرمردی كه صورتش از بیداری شب و عبادت زرد ورم دار شده بود، و عبادت او را رنجور و لاغر كرده بود به حدی كه مانند مشك پوسیده شده بود، و كثرت سجده صورت و بینی او را مجروح كرده بود، و در صلوات بر آن حضرت در وصف آن جناب گفته شده: «حلیف السجده الطویله و الدموع الغزیره.». [4] .


[1] منتهي الآمال / ج 2 / باب نهم / فصل دوم / 122 و 123.

[2] منتهي الآمال / ج 2 / باب نهم / فصل دوم / 123.

[3] عوالم / ج 21 / 186.

[4] منتهي الآمال / ج 2 / باب نهم / فصل دوم / 123.